امام جواد علیهالسلامامام جواد، ابوجعفر محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهمالسلام، امام نهم از امامان دوازدهگانه و یکی از چهاردهمعصوم میباشد. فهرست مندرجات۲ - القاب ۳ - فضائل ۴ - نقش انگشتری حضرت ۵ - نسب ۶ - ولادت و وفات ۷ - نحوه شهادت ۸ - وقایع زندگی ۹ - مسافرت ها ۱۰ - ازدواج امام جواد ۱۱ - دلیل مسموم شدن حضرت به دست امفضل ۱۲ - فرزندان امام ۱۳ - خصوصیات اخلاقی امام ۱۴ - امامت حضرتجواد علیهالسلام ۱۵ - مواجهه امام رضا با شبهات در باره امامت فرزندش ۱۶ - مستند امامت امام محمّد تقی ۱۷ - منشاء اختلاف در باره امامت امام جواد ۱۸ - استدلال معتقدین به امامت ۱۹ - نحوه استدلال در باره کیفیت و منشأ علم امام ۲۰ - امامت امام محمّد تقی در خردسالی ۲۱ - دلائل امامت امام محمد تقی در خردسالی ۲۲ - کرامات امام ۲۳ - اوضاع سیاسی دوران امام ۲۴ - سازمان وکالت ۲۵ - برخی از وکلا ی مرتبط با امام جواد ۲۶ - فعالیتهای سیاسی وکلای امام ۲۷ - فعالیت وکلا در سالهای پایانی امامت امامجواد ۲۸ - مقام علمی امام ۲۹ - تنوع روایتهای امام جواد ۳۰ - احادیث تفسیری منقول از حضرت ۳۱ - مناظرات و احتجاجات امام ۳۲ - موعظههای اخلاقی حضرت ۳۳ - راویان و یاران امام ۳۴ - افراد مورد ذم و طعن توسط امام ۳۵ - فرقه های مورد ذم امام ۳۶ - در نگاه امام خمینی ۳۷ - عناوین مرتبط ۳۸ - پانویس ۳۹ - منبع ۱ - کنیه امام جوادبه دلیل اشتراک کنیه آن حضرت با کنیه امام محمدباقر علیهالسلام، در منابع رجال و حدیث شیعه از وی با کنیه ابوجعفر ثانی یاد شده است. [۱]
مصنّفات الشّیخ المفید، ج۱۱، ص۲۷۳.
[۴]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
[۵]
محمد بن طلحه نعیبی، مطالب السؤول فی مناقب الالرسول، ج۲، ص۱۴۰، چاپ ماجد بن احمد عطیه، بیروت۱۴۲۰.
کنیه خاص آن حضرت ابوعلی است. [۸]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
[۹]
سبط ابن جوزی، تذکرهالخواص، ج۱، ص۳۲۱، بیروت۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۲ - القابدر منابع علاوه بر لقب مشهور جواد، [۱۰]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۵، ص۴۴۷، چاپ بشارعوّاد معروف، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳.
[۱۱]
ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۶۲، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۱۲]
ابن طولون، الائمه الاثناعشر، ج۱، ص۱۰۳، چاپ صلاحالدینمنجد، بیروت ۱۳۷۷/ ۱۹۵۸.
القاب فراوان دیگری نیز به ایشان نسبت داده شده است، از جمله تقی، زکی، مرتضی، قانع، رضی، مختار، متوکل، مرضی، متقی، منتجب، عالم ربانی و هادی. [۱۳]
منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳.
[۱۵]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
طبق روایتی، [۱۶]
ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۲۵۰، چاپ مهدیلاجوردی، قم۱۳۶۳ ش.
امام رضا علیهالسلام او را صادق، صابر، فاضل، قرة اعین المؤمنین، و غیظ الملحدین خوانده است.به نوشته نویسنده ناشناخته کتاب القاب الرسول و عترته، [۱۷]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۲۷۲، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
امامجواد علیهالسلام در میان مردم به اعجوبه اهل البیت ، نادرة الدهر، بدیع الزمان، عیسی ثانی، و ذوالکرامات نیز شهرت داشته است.۳ - فضائلامام محمّدتقی همانند دیگر امامان معصوم (علیهم السلام) در خصال نیک و اخلاق پسندیده همچون جدّ خویش، پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)بود. در عبادت و طاعت شهرتی تمام داشت و بیشتر روزها در روزه بود و شبها به عبادت و راز و نیاز. پیوسته این حدیث پیامبر (صلی الله علیه وآله)را بر زبان داشت که «هر کس نماز شب بگزارد، چهرهاش در روز زیبا و نورانی گردد.» فروتنی امام محمّد تقی (علیه السلام) از صفات برجسته او است. در برخورد با مردم بسیار متواضع و مهربان بود و میفرمود: «فروتنی، زینت و شرافت حسب و نسب است.» [۱۹]
بحارالانوار، ج۷۷، ص۱۳۳.
جود و بخشش او زبانزد همه بود و امروزه نیز آن امام (علیه السلام) را بدین صفت میشناسند و بدین روی از القاب مشهورش «جواد الائمّه» است. هر کس نیازی بدو میآورد، حاجت روا بازمیگشت. [۲۰]
بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۰۲.
[۲۱]
بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۰۳.
آنچه از موقوفات بنیهاشم و پدران معصومش به دست میآورد، میان نیازمندان تقسیم میکرد.۴ - نقش انگشتری حضرتنقش انگشتری وی، همچونپدرش، «العزهللّه» بود، گرچه نقشخاتم او را «حسبیاللّه حافظی» و «نِعْمَ الْقادِرُ اللّهُ» [۲۴]
ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۶۲، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸.
نیز ذکر کردهاند.۵ - نسبامام جواد تنها فرزند امام رضا علیهالسلام است. [۲۵]
کشّی، ص۵۹۶.
مادر وی از کنیزان ( امّ ولد ) امامرضا علیهالسلام بود که در منابع با نامهای گوناگون از او یاد شدهاست. شیخ مفید [۲۹]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲.
[۳۰]
علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص ۲۱۶، قم۱۳۸۲ ش.
از او با نام سبیکه، از اهالی نَوْبه، یاد کرده و نام سکینه در برخی منابع، احتمالاً مُصَحَّفِ سبیکه است. [۳۳]
ابن ابیالثلج، تاریخالائمه، ج۱، ص۲۵، در مجموعه نفیسه فی تاریخالائمه، چاپ محمود مرعشی، قم: کتابخانه آیهاللّه مرعشینجفی، ۱۴۰۶.
[۳۴]
محمد بن طلحه نعیبی، مطالب السؤول فی مناقب الالرسول، ج۲، ص۱۴۰، چاپ ماجد بن احمد عطیه، بیروت۱۴۲۰.
همچنین گفتهاند نام وی دُرّه بوده و امام رضا علیهالسلام او را خیزران خوانده است [۳۶]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
[۳۷]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲.
[۳۸]
حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۳۹]
سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش.
[۴۰]
ابن ابیالثلج، تاریخالائمه، ج۱، ص۲۵، در مجموعه نفیسه فی تاریخالائمه، چاپ محمود مرعشی، قم: کتابخانه آیهاللّه مرعشینجفی، ۱۴۰۶.
[۴۱]
، ابن خشاب، ج۱، ص۱۹۶، تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، در مجموعه نفیسه فی تاریخالائمه.
(که همگی صورت مصحَّف اسامی خیزران و دُرّه را نقلکردهاند). او را از خاندان ماریه قبطیه ، همسر رسول خدا، نیز دانستهاند. [۴۲]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲.
[۴۳]
فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۱، ص۱۲۸، قم۱۴۱۷.
[۴۴]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
در دلائل الامامه نام او ریحانه و کنیهاش امالحسن ذکر شدهاست. این تعدد نام چه بسا از آنروست که کنیزان به دلایلی، از جمله تغییر مالکانشان، با اسمها و کنیههای گوناگون خوانده میشدند. [۴۶]
حسین شاکری، الجواد محمد علیهالسلام، ج۱، ص۲۷، قم ۱۴۱۹.
۶ - ولادت و وفاتبه تصریح تمام منابع، زادگاه آن حضرت مدینه [۴۹]
فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۱، ص۱۲۸، قم۱۴۱۷.
و سال تولد وی۱۹۵ بوده است، [۵۰]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲.
[۵۱]
سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش.
[۵۲]
حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶.
اما درباره روز و ماه ولادت اختلاف نظر وجود دارد. قول مشهور و منحصر به فرد، دهم رجب است که شیخ طوسی در مصباح المتهجد [۵۵]
محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، ج۱، ص۸۰۴ ـ ۸۰۵، بیروت۱۴۱۱ /۱۹۹۱.
[۵۷]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
[۵۸]
محمد بن طلحه نعیبی، مطالب السؤول فی مناقب الالرسول، ج۲، ص۱۴۰، چاپ ماجد بن احمد عطیه، بیروت۱۴۲۰.
نقل کردهاست، ولی بیشتر منابع زادروز امام را نیمه ماه رمضان دانستهاند. [۵۹]
سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش.
[۶۰]
حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۶۲]
محمد بن محمد مفید، کتاب الامالی، ج۱، ص۴۳، چاپ حسناستاد ولی و علیاکبر غفاری، قم۱۴۰۳.
حضرت جواد علیهالسلام در بغداد درگذشت. [۶۳]
سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش.
[۶۴]
حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۶۵]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲.
اغلب منابع زمان وفات وی را اواخر سال۲۲۰ ذکر کردهاند. [۶۶]
سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش.
[۶۷]
حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶.
مسعودی [۶۸]
علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۴، ص۳۴۹، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹.
[۶۹]
ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء ابناء الزمان، ج۴، ص۱۷۵.
[۷۰]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۵، ص۴۴۷، چاپ بشارعوّاد معروف، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳.
سال وفات ایشان را ۲۱۹ ذکر کرده، ولی تستری [۷۱]
محمدتقی تستری، رساله فی تواریخ النبی و الا´ل علیهمالسلام، ج۱، ص۴۴، قم ۱۴۲۳.
این قول را صحیح ندانسته است. روز و ماه وفات امام، در پارهای منابع پنجم یا ششم ذیحجه [۷۲]
ابن ابیالثلج، تاریخالائمه، ج۱، ص۱۳، در مجموعه نفیسه فی تاریخالائمه، چاپ محمود مرعشی، قم: کتابخانه آیهاللّه مرعشینجفی، ۱۴۰۶.
[۷۳]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۷.
[۷۴]
علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۴، ص۳۴۹، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ ۱۹۷۹.
[۷۵]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی ، ج۴، ص۹۰.
[۷۶]
ابن خشاب، تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، ج۱، ص۱۹۶، در مجموعه نفیسه فی تاریخالائمه.
و در برخی دیگر آخر ذیقعده [۷۷]
سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش.
[۷۸]
حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۷۹]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲.
آمده است. بدینترتیب، عمر شریف آن حضرت ۲۵ سال و اندی بوده است. [۸۴]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۷.
[۸۶]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
۷ - نحوه شهادتاغلب منابع کهن به صراحت سخنی از شهادت امام جواد علیهالسلام به میان نیاوردهاند [۸۷]
سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش.
[۸۸]
حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۸۹]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲.
[۹۰]
علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۴، ص۳۴۹، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹.
[۹۳]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی ، ج۴، ص۹۰.
اما در کتاب اثبات الوصیه ، منسوب به مسعودی [۹۵]
علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۷، قم۱۳۸۲ ش.
، درباره مسموم شدن امام به دست همسرش، ام فضل، گزارش مفصّلی آمده است. بنابراین گزارش، امفضل به تحریک معتصم عباسی و جعفر، برادر تنی امفضل، و از روی حسادت به همسر دیگر امام، امام را مسموم کرد، اما بعد پشیمان شد. [۹۶]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۹۱، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
بنا بر روایاتی دیگر، یکی از وزرای معتصم به دستور خلیفه، امام جواد علیهالسلام را مسموم کرد. [۹۷]
محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۳۱۹، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران.
[۹۸]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۴، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
برخی نیز خبر مسمومیت امام را به عنوان قول مرجوح ذکر کردهاند [۹۹]
علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۱، ص ۲۱۶، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹.
[۱۰۰]
محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۳، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳.
اما شیخ مفید [۱۰۲]
محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۳، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳.
و طبرسی [۱۰۳]
احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ص۱۳۴ـ۱۳۵، چاپ محمدباقر موسویخرسان، نجف۱۳۸۶/ ۱۹۶۶ چاپ افست قم.
تصریح کردهاند که این موضوع نزد آنها به اثبات نرسیده است. با اینکه گفته کسانی چون کلینی ، مفید و طوسی را در مورد مرگ طبیعی امام نمیتوان نادیدهگرفت، ولی وجود قراینی چون جوان بودن امام، احضار وی به بغداد به دستور معتصم و فوت ناگهانیاش در آن شهر ، شهادت حضرت را محتمل مینماید. [۱۰۴]
رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۸۰ـ۴۸۱، قم۱۳۸۴ ش.
[۱۰۵]
حسین شاکری، الجواد محمد علیهالسلام، ج۱، ص۵۰ ـ۵۲، قم ۱۴۱۹.
بر اساس منابع تاریخی واثق، پسر معتصم، بر جنازه امام نماز گزارد. [۱۰۶]
علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص ۲۱۶، قم۱۳۸۲ ش.
[۱۰۷]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی ، ج۴، ص۹۰.
[۱۰۸]
سبط ابن جوزی، تذکرهالخواص، ج۱۱، ص۶۲، بیروت۱۴۰۱/۱۹۸۱.
مدفن حضرت جواد علیهالسلام مقابر قریش در بغداد، پشت قبر جدّش، موسی بن جعفر علیهماالسلام، است [۱۰۹]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲.
[۱۱۰]
علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص ۲۱۶، قم۱۳۸۲ ش.
[۱۱۱]
محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۳، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳.
که امروزه کاظمین نامیده میشود. [۱۱۳]
محمدحسین حسینیجلالی، مزارات اهلالبیت «ع» و تأریخها، ج۱، ص۱۱۴، بیروت۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
[۱۱۴]
محمدحسین حسینیجلالی، مزارات اهلالبیت «ع» و تأریخها، ج۱، ص۱۱۴ ـ۱۱۹، بیروت۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
۸ - وقایع زندگیامام جواد علیهالسلام هفت سال و اندی از عمر پدرش، امام رضا علیهالسلام، را درک کرد [۱۱۶]
فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۱، ص۱۳۴ـ۱۳۵، قم۱۴۱۷.
[۱۱۷]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
و با دو خلیفه عباسی، مأمون و معتصم، معاصر بود. بنابراین، نقل برخی منابع که وی در زمان خلافت واثق عباسی (حک: ۲۲۷ـ۲۳۲) از دنیا رفته [۱۲۰]
علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۴، ص۳۷۴، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹.
[۱۲۱]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
نادرست است، زیرا واثق در ۲۲۷، یعنی سال وفات معتصم، به خلافت رسید. [۱۲۲]
محمدتقی تستری، رساله فی تواریخ النبی و الا´ل علیهمالسلام، ج۱، ص۴۴، قم ۱۴۲۳.
احتمالاً نماز خواندن واثق بر جنازه آن حضرت، منشأ این اشتباه بوده است. [۱۲۳]
مجلسی، بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۳.
آگاهیهای تاریخی درباره وقایع زندگی امامجواد علیهالسلام اندک است. افزون بر محدودیتهای سیاسی، که مانع نشر اخبار راجع به امامان میشد، کوتاهی عمر آن حضرت نیز عامل مؤثری در نبود اخبار در منابع تاریخی است. به علاوه، امام بیشتر عمر خود را در مدینه، دور از مرکز خلافت، به سر آورده است. در سال۲۰۰، رجاء بن ابیضحاک (از امرای مأمون) به دستور مأمون، امام رضا علیهالسلام را از مدینه به مرو فرستاد. [۱۲۴]
طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۵۴۴، (بیروت).
[۱۲۵]
ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۱، ص۱۹۴، چاپ مهدیلاجوردی، قم۱۳۶۳ ش.
[۱۲۶]
ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۱۹.
به نوشته بیهقی در تاریخ بیهق ، [۱۲۷]
علی بن زید بیهقی، تاریخ بیهق، ج۱، ص۷۹، چاپاحمد بهمنیار، تهران۱۳۶۱ ش.
امام جواد در ۲۰۲، برای زیارت پدرش، از راه بیهق به طوس رفت. گزارش برخی منابع مبنی بر اینکه مأمون در همان سال دختر خود، امحبیب، را به عقد امام رضا علیهالسلام و دختر دیگرش، امفضل، را به عقد امام جواد علیهالسلام در آورد، میتواند قرینهای بر درستی گزارش بیهقی باشد همچنین بنابر پارهای روایات شیعی ، امامجواد، که در زمان شهادت پدرش در سال۲۰۳، در مدینه اقامت داشت، برای غسل دادنِ پدر و اقامه نماز بر پیکر او، به طوس رفت. [۱۲۸]
ابن بابویه، الامالی، ج۱، ص۷۵۹ـ۷۶۲، قم۱۴۱۷.
[۱۲۹]
ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۲۴۲ـ۲۴۵، چاپ مهدیلاجوردی، قم۱۳۶۳ ش.
۹ - مسافرت هاظاهراً امام سه بار به بغداد سفر کرده است. به نوشته جعفر مرتضی عاملی، ( [۱۳۱]
جعفرمرتضیعاملی، الحیاه السیاسیه للامامالجواد علیهالسلام: نبذه یسیره، ج۱، ص۶۵، بیروت۱۴۰۵/۱۹۸۵.
سفر نخست بلافاصله پس از ورود مأمون به بغداد در سال ۲۰۴ بوده که وی امامجواد علیهالسلام را از مدینه به بغداد فراخواندهاست. مؤید ایننظر، روایت نعیبی [۱۳۲]
محمد بن طلحه نعیبی، مطالب السؤول فی مناقب الالرسول، ج۲، ص۱۴۱ـ۱۴۲، چاپ ماجد بن احمد عطیه، بیروت۱۴۲۰.
[۱۳۳]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۸ـ ۳۸۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
[۱۳۴]
علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۴، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۱۳۵]
ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۶۲ـ۲۶۳، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸.
مبنی بر حضور امام در بغداد در کودکی و گفتگوی آن حضرت با مأمون است.گرچه درباره این روایت مناقشه شده، جعفر مرتضی عاملی [۱۳۶]
جعفرمرتضیعاملی، الحیاه السیاسیه للامامالجواد علیهالسلام: نبذه یسیره، ج۱، ص۶۸ ـ ۷۵، بیروت۱۴۰۵/۱۹۸۵.
کوشیده است که آن را تأیید کند و به اشکالات آن پاسخ گوید. شاهد دیگر، گزارش شیخ مفید از مراسم ازدواج امام جواد علیه السلام در نه سالگی با امفضل است.در دلائل الامامه نظیر همین گزارش آمده، ولی ذکر شده که امام شانزده ساله بوده، که ظاهراً اشتباه است [۱۳۹]
علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۳، قم۱۳۸۲ ش.
(که سن امام را در آن زمان ده ساله نوشته، و این با نقل شیخمفید تطبیقپذیر است).سفر دیگر امام به بغداد در سال ۲۱۵ بوده است. هنگامی که مأمون عازم جنگ با روم بود، امامجواد علیهالسلام از مدینه به بغداد رسید. وی برای دیدن مأمون به شهر تکریت رفت و در آنجا، ام فضل، با اجازه مأمون، به امام پیوست. امام تا رسیدن موسم حج در بغداد سکنا گزید، سپس با همسرش برای اعمال حج به مکه رفت و از آنجا به منزلش در مدینه بازگشت. [۱۴۰]
ابن ابیطاهر، کتاببغداد، ج۱، ص۱۴۲ـ۱۴۳، چاپ محمد زاهد بن حسن کوثری، قاهره ۱۳۶۸/ ۱۹۴۹.
[۱۴۱]
طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۶۲۳، (بیروت).
[۱۴۲]
ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۴۱۷.
آخرین بار، در اواخر محرّم ۲۲۰، معتصم عباسی امام را به بغداد فراخواند و وی به همراه امفضل به بغداد سفر کرد و تا هنگام وفات در آنجا اقامت داشت [۱۴۴]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی ، ج۴، ص۸۸ ـ ۸۹.
[۱۴۵]
ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۴، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
[۱۴۶]
ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۷۲، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۰ - ازدواج امام جوادمأمون پس از ولایتعهدی امامرضا علیهالسلام، دخترش امحبیب را بهعقد وی و دختر دیگرش، امفضل، را به عقد امامجواد علیهالسلام درآورد [۱۴۷]
طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۵۶۶، (بیروت).
[۱۴۸]
علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۴، ص۳۲۴ـ۳۲۵، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹.
در اینکه ازدواج حضرت با امفضل، پیش یا پس از وفات امامرضا بوده، اختلاف هست. [۱۴۹]
سبط ابن جوزی، تذکرهالخواص، ج۱، ص۳۲۱، بیروت۱۴۰۱/۱۹۸۱.
در منابعشیعی گزارش مفصّلی وجود دارد که شیخمفید آن را در الارشاد آورده م [۱۵۲]
علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۳ـ ۲۲۶، قم۱۳۸۲ ش.
[۱۵۳]
ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول، ج۱، ص۴۵۱ـ۴۵۴، چاپعلیاکبر غفاری، قم۱۳۶۳ ش.
که مؤید ازدواج امام پس از رحلت پدر است. بنابر این گزارش، مأمون به دلیل علاقه بسیارش به حضرتجواد علیهالسلام میخواست دختر خود، امفضل، را به ازدواج وی در آورد، اما عباسیان که از این امر ناخشنود بودند، به بهانه سن کم امام، مأمون را از این کار منع کردند. مأمون برای اقناع آنان پیشنهاد کرد حضرت را امتحان کنند. در روز امتحان، عباسیان قاضی یحیی بن اَکثم را حاضر کردند تا با امام بحث فقهی کند. مأمون بعد از غلبه امامجواد علیهالسلام بر یحیی بن اکثم، در همان مجلس دختر خود را به همسری او در آورد و مراسم بسیار باشکوهی برگزار نمود. در این مراسم، که ظاهراً در سال۲۰۴ بوده، فقط عقد ازدواجصورتگرفتهاست ولیامفضل را در ۲۱۵ به مدینه بردند. [۱۵۴]
جعفرمرتضیعاملی، الحیاه السیاسیه للامامالجواد علیهالسلام: نبذه یسیره، ج۱، ص۷۹، بیروت۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۱ - دلیل مسموم شدن حضرت به دست امفضلظاهراً رابطه امامجواد علیهالسلام با امفضل چندان گرم نبوده تا جایی که امفضل در نامهای به پدرش از کنیز گرفتن امام شکایت کرده ولی مأمون به شکایت او توجه ننموده و او را از شکایت دوباره منعکردهاست. [۱۵۶]
محمد بن حسن فتال نیشابوری ، روضه الواعظین، ج۱، ص۲۴۱، چاپ محمدمهدی خرسان، قم: منشوراتالرضی.
[۱۵۷]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۲، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
پیشتر گفته شد که برخی دلیل مسموم شدن حضرت به دست امفضل را همینموضوع دانستهاند. امفضل، پس از وفات امام، به حرم معتصمعباسی پیوست. [۱۵۹]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی ، ج۴، ص۸۹.
[۱۶۰]
ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء ابناء الزمان، ج۴، ص۱۷۵.
[۱۶۱]
علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۵، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۱۶۲]
ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۷۲، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸.
حضرت از امفضل فرزند نداشت و فرزندان وی از امولدی به نام سمانه بودند.۱۲ - فرزندان امامدر همه منابع از دو پسر امام به نامهای علیالهادی (امامدهم شیعیان) و موسی مُبَرقَع یاد شده است [۱۶۳]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۲۰۱، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش.
که نسل امام از طریق این دو ادامه یافت. [۱۶۷]
ابن عنبه، عمدهالطالب فی انساب آلابیطالب، ج۱، ص۲۴۲، چاپ مهدی رجائی، قم۱۳۸۳ ش.
[۱۶۸]
ضامن بن شدقم، تحفه الازهار و زلال الانهار فی نسب ابن اء الائمه الاطهار، ج۲، قسم۲، ص۴۲۹، چاپ کامل سلمان جبوری، تهران۱۳۷۸ ش.
در برخی کتابهای انساب، با اختلاف، پسران دیگری به امام نسبت داده شده است. [۱۶۹]
علی بن محمد عمری، المجدی فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۱۲۸، چاپ احمد مهدوی دامغانی، قم۱۴۰۹.
[۱۷۰]
محمد بن عمر فخررازی، الشجره المبارکه فی انساب الطالبیه، ج۱، ص۷۸، چاپ مهدی رجائی، قم۱۴۰۹.
[۱۷۱]
ضامن بن شدقم، تحفه الازهار و زلال الانهار فی نسب ابن اء الائمه الاطهار، ج۲، قسم۲، ص۴۲۹، چاپ کامل سلمان جبوری، تهران۱۳۷۸ ش.
که در منابع کهن ذکری از آنان نیست. نامهای دختران گوناگون ذکر شده است؛ شیخمفید [۱۷۲]
محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۸۸، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳.
[۱۷۴]
ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۰، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
، [۱۷۵]
ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۷۲، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸.
از دو دختر وی به نامهای فاطمه و اَمامه یاد کردهاست، اما در دلائلالامامه [۱۷۷]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۲۰۱، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۱۷۸]
احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۳۰، چاپ محمدباقر موسویخرسان، نجف۱۳۸۶/ ۱۹۶۶ چاپ افست قم.
[۱۷۹]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۰، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
نام دخترانامام، خدیجه، حکیمه و امکلثوم ضبط شده است. فخر رازی [۱۸۰]
محمد بن عمر فخررازی، الشجره المبارکه فی انساب الطالبیه، ج۱، ص۷۸، چاپ مهدی رجائی، قم۱۴۰۹.
نامهای بهجت و بَریهه را نیز بر آنها افزوده و یادآور شده که از هیچیک از دختران نسلی نمانده است. ظاهراً مادر همگی فرزندان امام، سمانه بوده است. [۱۸۱]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۲۰۱، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۱۸۲]
ضامن بن شدقم، تحفه الازهار و زلال الانهار فی نسب ابن اء الائمه الاطهار، ج۲، قسم۲، ص۴۲۹، چاپ کامل سلمان جبوری، تهران۱۳۷۸ ش.
۱۳ - خصوصیات اخلاقی امام در منابع، در باره اوصاف ظاهری امام روایاتی آوردهاند، اما بیش از همه، بر صفات و رفتارهای اخلاقی ایشان تأکید شدهاست؛ چنان که لقب جواد حاکی از آن است که آن حضرت اهل دهش و بخشش و به سخاوت مشهور بود [۱۸۳]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۵، ص۴۴۶، چاپ بشارعوّاد معروف، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳.
[۱۸۴]
حسین بن حمدانخصیبی، الهدایهالکبری، ج۱، ص۳۰۲، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۱۸۵]
ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول، ج۱، ص۴۵۷، چاپعلیاکبر غفاری، قم۱۳۶۳ ش.
ایشان در آغاز هر ماه صدقه میداد، [۱۸۶]
ابن طاووس، الدروع الواقیه، ج۱، ص۴۳، چاپجواد قیومیاصفهانی، قم۱۴۱۴الف.
با مردم به نیکی معاشرت و به ایشان سلام میکرد، [۱۸۷]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۲، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
برای رفع گرفتاریهای مردم نزد صاحبان مناصب شفاعت میکرد، [۱۸۸]
کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۱۱ـ ۱۱۲.
از خطاها درمیگذشت [۱۸۹]
دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۴۰۱، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳.
و برای اصحابش دعا میفرمود [۱۹۰]
حسین بن حمدانخصیبی، الهدایهالکبری، ج۱، ص۳۰۶ـ ۳۰۷، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
. مردم نیز به او احتراممیگذاشتند و به او علاقهمند بودند [۱۹۱]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۲.
[۱۹۲]
حسین بن حمدانخصیبی، الهدایهالکبری، ج۱، ص۳۰۸، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
.امامجواد هر روز به مسجدالنبی میرفت و به پیامبراکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم سلام میکرد و به خانه حضرت فاطمه سلاماللّهعلیها میرفت و نماز میخواند. [۱۹۳]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۳.
وی علاقه شدیدی به نماز و دعا و به طور کلی عبادت داشت، از جمله نماز ویژهای به آن حضرت منسوب است. [۱۹۴]
سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، سلوه الحزین، ج۱، ص۸۹، المعروف به الدعوات، قم: مدرسه الامام المهدی.
[۱۹۵]
ابن طاووس، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، ج۱، ص۱۷۹، چاپجواد قیومیاصفهانی، مؤسسهالا´فاق، ۱۳۷۱ ش.
علاقه وی به دعا و مناجات از حجم زیاد ادعیهای که از او نقل شده هویداست [۱۹۶]
کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۴۵۷.
[۱۹۷]
کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۵۳۴.
[۱۹۸]
کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۵۴۷.
[۱۹۹]
کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۵۶۰.
[۲۰۰]
کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۱۶۷.
[۲۰۱]
مصباح المتهجد، ص۳۵۹، محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، بیروت۱۴۱۱ /۱۹۹۱.
[۲۰۲]
مصباح المتهجد، ص ۵۶۶ ـ ۵۶۷، محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، بیروت۱۴۱۱ /۱۹۹۱.
[۲۰۳]
محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، ج۱، ص۶۷۶، بیروت۱۴۱۱ /۱۹۹۱.
[۲۰۴]
محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد،ص ۷۹۸، بیروت۱۴۱۱ /۱۹۹۱.
تعویذات روزهای هفته [۲۰۵]
سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، سلوه الحزین، ج۱، ص۹۹ـ ۱۰۵، المعروف به الدعوات، قم: مدرسه الامام المهدی.
و حرزهای مشهوری [۲۰۶]
ابن طاووس، مهجالدعوات و منهجالعبادات، ص۵۲ ـ۶۰، قدم له و علق علیه حسیناعلمی، بیروت۱۴۱۴ب.
[۲۰۷]
مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۳۵۴ـ۳۶۱.
از امام نقل شده است.۱۴ - امامت حضرتجواد علیهالسلامادله امامت حضرتجواد علیهالسلام، همچون دیگر امامان، نصوصعام [۲۰۸]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۸۶ـ ۲۹۲.
و نصوص خاصی است که از پیامبر اکرم و امامان علیهمالسلام بخصوص امامرضا در این باب وارد شدهاست. در منابع حدیثی شیعه احادیث و نصوص صریحی از قول امام رضا مبنی بر نصب امامجواد به عنوان امام پس از خود از طریق کسانی چون علی بن جعفر ، صفوان بن یحیی ، معمر بن خالد ، حسین بن یسار و کسانی دیگر که از اصحاب معتبر و معتمد امام رضا و امام جواد علیهماالسلام بودند نقل شده است. [۲۰۹]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۰ـ۳۲۳.
از آنجا که حضرت رضا علیهالسلام خیلی دیر صاحب فرزند شده بودند، نگرانیهایی در میان شیعیان بروز کردهبود و حتی گروه واقفه ، این امر را بهانه انکار امامت حضرت رضا قرار داده بودند. به همینسبب، ایشان پس از ولادت فرزندشان، اعلام کردند که این فرزند حق را از باطل جدا کرد [۲۱۱]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۰ـ۳۲۱.
[۲۱۲]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۵۴.
[۲۱۳]
علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۱۷، قم۱۳۸۲ ش.
[۲۱۴]
علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۱۹، قم۱۳۸۲ ش.
[۲۱۵]
محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۷ـ ۲۷۸، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۱۵ - مواجهه امام رضا با شبهات در باره امامت فرزندشپس از تولد امامجواد علیهالسلام، حضرترضا علیهالسلام به شیوههای گوناگون از جمله با نشان دادن مُهر امامت وی به یاران خود، و با ذکر اینکه مولودی با برکتتر از او زاده نشده چرا که شبههافکنی جماعت واقفه را بی اثر کردهاست بر امامت وی پس از خود تأکید میکردند [۲۱۶]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۱.
[۲۱۷]
مسعودی، ۱۴۱۴، ص۲۱۸.
امامرضا شبهات راجع به خردسال بودن امامجواد برای احراز مقام امامت را هم که بیشتر از سوی واقفه مطرح میشد با مقایسه وی با حضرتعیسی علیهالسلام رفع میکردند و توضیح میدادند که خردسالی مانع انتصاب به مقام امامت الاهی نمیشود [۲۱۹]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۱ـ۳۲۲.
[۲۲۰]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۸۲ـ۳۸۴.
[۲۲۱]
علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۱۹ـ۲۲۰، قم۱۳۸۲ ش.
[۲۲۲]
محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۶، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۱۶ - مستند امامت امام محمّد تقیشیخ مفید نوشته است که حضرت رضا (علیه السلام) از دنیا رفت و سراغ نداریم فرزندی از او مانده باشد جز پسر ارجمندش، ابوجعفر محمّد (علیه السلام) که پس از او امامت را به دست گرفت. [۲۲۴]
مصنّفات الشّیخ المفید، ج۱۱، ص۲۷۱.
همچنین، از امام رضا (علیه السلام) نقل کردهاند که به صراحت فرزند گرامی خویش حضرت محمد تقی (علیه السلام) را به وصایت و امامت خوانده است. افزون بر این، برتری آشکار امام محمّد تقی (علیه السلام) بر مردم روزگار خویش دلیلی دیگر بر امامت او است.۱۷ - منشاء اختلاف در باره امامت امام جوادبا این همه پس از رحلت امامرضا علیهالسلام، در میان شیعیان ، در آغاز امر در باب تعیین و قبول امام پس از ایشان اختلاف اندکی پیش آمد. [۲۲۷]
طبری، تاریخ طبری، ج۱، ص۳۸۸، (بیروت).
منشأ عمده این اختلاف خردسالی امام جواد بود و حتی در این باره از خود امامجواد علیهالسلام سؤالکردند و حضرت حال خود را با امامعلی علیهالسلام سنجیدند که آن حضرت در نه سالگی اسلام آورد یا با حضرت سلیمان مقایسه کردند که داوود او را در کودکی جانشین خویشکرد. [۲۲۸]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۸۳-۳۸۴.
تردید کنندگان اظهار میکردند که بلوغ شرط امامت است و کودک قادر به درک مسائل دقیق احکام و عقاید که امت به آنها نیاز دارند نیست [۲۲۹]
سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۵، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش.
[۲۳۰]
حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۸۷ ـ ۸۸، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶.
[۲۳۱]
محمد بن محمد مفید، الفصول المختاره من العیون و المحاسن، ص ۲۵۶، بیروت۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
۱۸ - استدلال معتقدین به امامتدر برابر، معتقدان به امامت امامجواد علیهالسلام چنین استدلالمیکردند که امامان، برهان خدا و حجت او بر روی زمیناند و نباید سن آنها را ملاک قرار داد. [۲۳۲]
سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۵ـ۹۶، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش.
۱۹ - نحوه استدلال در باره کیفیت و منشأ علم امامدرباره البته، این عده در باره کیفیت و منشأ علم امام چند نظر داشتند. عدهای گفتند او از پدرش تعلیم گرفتهاست. عدهای دیگر، شروع بالفعل امامت را به پس از بلوغ موکولکردند و معتقد شدند که امام، پس از بلوغ، از طرق مختلف، مثلاً الهام و رؤیا ، به علوم امامت دست خواهد یافت، گرچه پیش از بلوغ همامامت حق اوست، چرا که نصامامرضا علیهالسلام بر امامت آن حضرت قرار گرفته و او تنها فرزند امام است. [۲۳۳]
سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۷، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش.
برخی نیز بر آنبودند که اطاعت از اوامر و نواهی امام پیش از بلوغ واجب نیستو باید کسیاز آگاهان به علوم دین و صلاح امت، تولی امر را به عهده گیرد تا امام به شرایط لازم دست یابد. [۲۳۴]
سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۷ـ ۹۸، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش.
[۲۳۵]
علی بن اسماعیلاشعری، کتابمقالاتالاسلامیین و اختلافالمصلّین، ج۱، ص۳۱، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن۱۴۰۰/ ۱۹۸۰.
به عقیده این گروه، منشأ علم امام پس از بلوغ، الهام و شیوههای نامتداول نیست، بلکه کتب و میراث به جای مانده از پدران وی است. حتی برخی برای رفع مشکل نداشتنِ علم، گمان کردند که برای امامان قیاس رواست، چه ایشان از خطا و اشتباه مصوناند. [۲۳۶]
سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۸، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش.
[۲۳۷]
حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۰، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶.
به عقیده جمعی دیگر، برخورداری امام از علم الاهی با خردسالی او منافاتی ندارد، زیرا وی حجت خداست و همه اسباب و عواملطبیعی برای وی فراهم است و در اینباره به برخی از انبیایپیشین، نظیر یحیی ، عیسی ، یوسف و سلیمان علیهمالسلام، استناد میکردند، که بر این اساسعلم میتواند به طور لدنی در حجتخدا وجود داشتهباشد، گرچه به بلوغ نرسیدهباشد. [۲۳۸]
سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۸ـ۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش.
[۲۳۹]
حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۰، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶.
شیعیان با اینکه به مسئله امامت از جنبه الاهی آن مینگریستند و به همیندلیل، سن کمِ امام در عقیده آنان خللی وارد نمیکرد، اصرار داشتند تا این وجهه الاهی در علم و دانشامام بروز یابد؛ ازاینرو، با طرح پرسشهایی، امام را میآزمودند [۲۴۰]
رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۷۴، قم۱۳۸۴ ش.
که به امتحان وی در موسم حج توسط فقهای اصحاب انجامید [۲۴۲]
علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۰ـ۲۲۱، قم۱۳۸۲ ش.
[۲۴۳]
حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ج۱، ص۱۰۹، نجف ۱۳۶۹/ ۱۹۵۰.
به جز این، در مواضع و فرصتهایگوناگون، از امامجواد علیهالسلام پرسشهای بسیاری کردهاند و آن حضرت، با وجود خردسالی، به تمام آنها پاسخ داده است. [۲۴۴]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۶.
[۲۴۵]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۲ـ۳۸۳، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
[۲۴۶]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۴، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
[۲۴۷]
الاختصاص، منسوب به محمد بن محمد مفید، ج۱، ص۱۰۲، چاپعلیاکبر غفاری، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
اختلافها و تردیدهای مذکور، هیچگاه به بحران در جامعه شیعه نینجامید. [۲۴۸]
حسینمدرسی طباطبائی، مکتب در فرآیند تکامل: نظری بر نظور مبانی فکری تشیع در سه قرن نخستین، ج۱، ص۸۸، ترجمه هاشمایزدپناه، نیوجرسی۱۳۷۵ ش.
مشکلات نظری مطرحشده پس از وفات امامرضا علیهالسلام هم به زودی پاسخهای مناسب خود را یافت و تقریباً همه پیروان تشیع ، امامت امامجواد علیهالسلام را پذیرفتند، [۲۴۹]
حسینمدرسی طباطبائی، مکتب در فرآیند تکامل: نظری بر نظور مبانی فکری تشیع در سه قرن نخستین، ج۱، ص۸۹، ترجمه هاشمایزدپناه، نیوجرسی۱۳۷۵ ش.
[۲۵۰]
جعفرمرتضیعاملی، الحیاه السیاسیه للامامالجواد علیهالسلام: نبذه یسیره، ج۱، ص۲۶، بیروت۱۴۰۵/۱۹۸۵.
گر چه گروههایی مثل زیدیه و اسماعیلیه ، گاهی امامت امام جواد در کودکی را مایه طعن قرار دادند [۲۵۱]
قاسم بن ابراهیم رسی، الرد علی الرافضه، ج۱، ص۹۹، چاپ حنفیعبداللّه، قاهره۱۴۲۰/۲۰۰۰.
یمنی، ص ۲۵۲ـ۲۵۳).۲۰ - امامت امام محمّد تقی در خردسالیامام جواد (علیه السلام) نخستین تن از دوازده امام شیعه بود که در خردسالی به امامت رسید. پس از ایشان، امام هادی (علیه السلام) و امام مهدی (علیه السلام) نیز در خردسالی به امامت رسیدند. برخی این موضوع را به عنوان شبهه مطرح ساخته و کوشیدهاند مسئله امامت ایشان را به ابهام کشانند. هر چند در تاریخ بشر، کسانی را میتوان یافت که در کودکی از نبوغ ذاتی فوق العادهای بهرهمند بودهاند و بدین روی، نمیتوان خردسالی امام (علیه السلام) را دلیلی بر ردّ امامت ایشان به شمار آورد، امّا شیعیان دلایلی دیگر نیز بر این افزودهاند: ۲۱ - دلائل امامت امام محمد تقی در خردسالی۱.ایمان به خدا مستلزم آن است که آدمی به این نیز ایمان آوَرَد که همه افعال خداوند از روی مصلحت است و باید بی چون و چرا به آن تن در داد. خداوند، قادر و حکیم است و بنابر مصلحت، بنده برگزیده خویش را در خردسالی به امامت رسانده است و این هیچ تناقضی در پی ندارد و امر محالی با خود نمیآورد. ۲. بنابر نصّ قرآن، حضرت عیسی (علیه السلام) و یحیی (علیه السلام) در خردسالی به نبوّت رسیدهاند. ۳.در تاریخ اسلام، نمونههایی در دست است که مسئولیّتهایی بزرگ و کارهایی سترگ به خردسالان سپرده شده است؛ مانند بیعت امام علی (علیه السلام) با پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)در کودکی، نقش داشتن امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) در ماجرای مباهله و نیز گواهی آنان در ماجرای فدک نزد خلیفه اوّل. ۴.امامت حضرت جواد (علیه السلام) در خردسالی، ذهن مسلمانان را برای پذیرفتن امامت حضرت مهدی (علیه السلام) و غیبت ایشان در خردسالی آماده ساخت. ۵.چنان که از تاریخ نیز بر میآید، امامت حضرت جواد (علیه السلام) در خردسالی آزمایشی سخت برای شیعیان بود تا مؤمنان راستین خویش را نشان دهند و به مقامی والاتر رسند. در این ماجرا، برخی کسان- که سست ایمان و مردّد بودند- از راه به در رفتند و بازشناخته گشتند. [۲۵۳]
الملل و النّحل، ج۱، ص۱۶۹.
۲۲ - کرامات امامدر منابع شیعی ، برخی کرامات و امور خارقالعاده به امامجواد علیهالسلام نسبت داده شده است، از جمله سخن گفتن در هنگامولادت، [۲۵۵]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۹۴، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
طیالارض از مدینه به خراسان برای مراسم تجهیز امامرضا علیهالسلام [۲۵۶]
علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۱۵ـ ۲۱۶، قم۱۳۸۲ ش.
[۲۵۷]
ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۲۴۲ـ ۲۴۵، چاپ مهدیلاجوردی، قم۱۳۶۳ ش.
شفا دادن بیماران [۲۵۸]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۸۲، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۲۵۹]
سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۳۸۶ـ ۳۸۷، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع).
[۲۶۰]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۹۰، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
استجابت دعاهای او برای یاران و علیه دشمنانش، [۲۶۱]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۶.
[۲۶۲]
محمد بن محمد مفید، کتاب الامالی، ج۱، ص۱۹۱، چاپ حسناستاد ولی و علیاکبر غفاری، قم۱۴۰۳.
[۲۶۳]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۹۱، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
اطلاع دادن از باطن و اسرار درونی افراد [۲۶۴]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۵۳.
[۲۶۵]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۹۶، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۲۶۶]
حسین بن حمدانخصیبی، الهدایهالکبری، ج۱، ص۳۰۳، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۲۶۷]
سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۳۸۳، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع).
[۲۶۸]
سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۶۶۸، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع).
خبر دادن از رویدادهایآینده [۲۶۹]
ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۲۴۵، چاپ مهدیلاجوردی، قم۱۳۶۳ش.
[۲۷۰]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۸۱ ، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
؛ [۲۷۱]
ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، ج۱، ص۵۱۸، چاپ نبیل رضا علوان، قم ۱۴۱۲.
و آگاهی از زمان شهادت خود. [۲۷۲]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۳.
[۲۷۳]
علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۵۳، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
این کرامات و، به ویژه اظهاراتی که نشانه علم غیرمتعارف آن حضرت بود، حتیدر دل مخالفان و منکران آن حضرت تأثیر میگذاشت، به طوری که امامت او را تصدیق میکردند. [۲۷۵]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۵.
[۲۷۷]
ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، ج۱، ص۵۱۸، چاپ نبیل رضا علوان، قم ۱۴۱۲.
۲۳ - اوضاع سیاسی دوران امامخلفای عباسی از زمان امامت امامموسی کاظم علیهالسلام بر آن شدند برای جلوگیری از شورشها و قیامهای علویان و وابستگان ائمه، فعالیتهای امامان شیعه را تحتنظر بگیرند. این سیاست به زندانیشدن و در نهایت شهادت امامهفتم انجامید. [۲۷۸]
جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۳۴ـ ۳۹.
[۲۷۹]
رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۳۸۴ـ۳۸۵، قم۱۳۸۴ ش.
[۲۸۰]
رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۳۹۳ـ ۴۰۵، قم۱۳۸۴ ش.
مأموندر باره امامرضا علیهالسلام سیاست دیگری در پیش گرفت.او با انتصاب حضرت به ولایتعهدی و تزویج دخترش به وی، بر آن بود تا ضمن تقویت رابطهاش با امام، در میان علویان، که بعضاً قصد قیام داشتند، شکاف بیندازد و امام را در کاخ عباسیان محصور کند. [۲۸۱]
جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۲۸.
[۲۸۲]
جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۲.
[۲۸۳]
جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۴.
[۲۸۴]
رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۳۱ـ۴۳۶، قم۱۳۸۴ ش.
وی همین سیاست را در مورد امامجواد ادامه داد و امفضل را به عقد او در آورد تا از اینطریق وی را تحتنظر بگیرد. [۲۸۵]
جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۲۸.
این تصمیم چندانخوشایند عباسیان نبود و از بیم آنکه سرانجامِ مأمون با امامجواد علیهالسلام، به آنچه در مورد امامرضا رخ داد ختم شود، مأمون را از این کار برحذر داشتند. با این حال مأمون به امامجواد بسیار ابراز علاقه و او را تکریم و تعظیم میکرد. ۲۴ - سازمان وکالتاز روزگار امام صادق علیهالسلام، ائمه از شیعیان خود وجوهشرعی و هدایای مالیمیپذیرفتند، [۲۹۰]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۱۱۹، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۲۹۱]
کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۵۱۲.
[۲۹۲]
حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ج۱، ص۷۸، نجف ۱۳۶۹/ ۱۹۵۰.
[۲۹۳]
سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۷۷۷، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع).
ولی امامصادق کسی را وکیل در اخذ اموال نکردهبود. نظام وکالت را امامکاظم علیهالسلام بنیان گذاشت. وکلای امام در شهرهای مختلف زندگی میکردند. [۲۹۴]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۴۶ـ۴۴۷، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۲۹۵]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۵۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۲۹۶]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۹۷ ـ ۵۹۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
حضرترضا علیهالسلام تشکیلات منظمی را که پدرش بنا نهاده بود حفظ کرد و از جانب خود، در همه نقاط وکلایی گماشت. [۲۹۷]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۰۶، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۲۹۸]
احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۹۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷.
[۲۹۹]
احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۴۴۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷.
وکلای امامرضا نیز پس از امتحان حضرتجواد در موسمحج و پیبردن به حقانیت آن حضرت، فعالیت خویش را ادامه دادند. [۳۰۰]
جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۵.
۲۵ - برخی از وکلا ی مرتبط با امام جوادشیعیان امامی که در سراسر بلاد اسلامی پراکندهبودند، [۳۰۱]
رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۹۲ـ۴۹۴، قم۱۳۸۴ ش.
به جز در ایام حج، که مستقیماً با امامجواد ملاقات میکردند، از طریق وکلای وی در شهرها با او ارتباط داشتند که برخی از آنها عبارتاند بودند از علی بن مَهْزیار در اهواز ، [۳۰۲]
احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۵۳، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷.
ابراهیم بن محمد همدانی در همدان ، [۳۰۳]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۱۱ـ۶۱۲، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
یحیی بن ابیعمران در ری [۳۰۴]
سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۶۶۹، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع).
[۳۰۵]
ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۹۷، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
یونس بن عبدالرحمان و ابوعمرو حَذّاء در بصره ، [۳۰۶]
کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۱۶.
[۳۰۷]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۸۷ـ ۴۸۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
علی بن حسان واسطی در بغداد [۳۰۸]
علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۳، قم۱۳۸۲ ش.
علی بن اسباط در مصر، [۳۰۹]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۴.
ص فوان بن یحیی در کوفه ، [۳۱۰]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۰۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۳۱۱]
احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۹۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷.
صالح بن محمد بن سهل و زکری ابن آدم در قم . [۳۱۲]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۴۸.
[۳۱۳]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۰۳، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۳۱۴]
محمدرضا جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (علیهمالسلام)، ج۱، ص۴۷ـ۳۴۱، قم۱۳۸۲ ش.
حضرت جواد علیهالسلام علاوه بر وکلای ثابت و مقیم، گاه نمایندگانی ویژه به شهرها میفرستاد تا وجوه شرعی و نیز مبالغی را که نزد وکلای مقیم بود، جمعآوریکنند. [۳۱۵]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۹۶، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
پارهای از شیعیان امام اجازه یافتند به دستگاهخلافت وارد شوند و برخی از آنان حتی به مقامات بالا رسیدند، [۳۱۶]
جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۶.
از جمله محمد بن اسماعیل بن بَزِیع ، وزیر بود. [۳۱۷]
احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۳۱، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷.
[۳۱۸]
ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت).
[۳۱۹]
کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۱۱۱.
[۳۲۰]
محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۵۸، چاپ حسن موسویخرسان، نجف ۱۳۷۵ ـ۱۳۷۶/ ۱۹۵۶ـ۱۹۵۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش.
همگی این موارد از فعالیتهای مخفی سازمان وکالت، به منظور هدایت امور مالی و مذهبی شیعه امامیه بود.۲۶ - فعالیتهای سیاسی وکلای اماممآخذ امامیه درباره اقداماتنظامی سازمانوکالتسکوتکردهاند، اما جاسم حسین [۳۲۱]
جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم.
قیام قم و سرکوب آن را ــ که به دستور مأمون در سال۲۱۰ صورت گرفت و در آن یحیی بن ابی عمران ، یکی از وکلای امامجواد علیهالسلام، به قتل رسید [۳۲۲]
یزید بن محمد ازدی، تاریخ الموصل، ج۱، ص۳۶۸، چاپ علی حبیبه، قاهره۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.
ــ با فعالیتهای سیاسی وکلای امام مرتبط دانسته است.به نظر او، [۳۲۳]
جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم.
مأمون، که امامجواد را با این شورشها مرتبط میدانست، در ۲۱۵ او را از مدینه به بغداد فراخواند و از وی وی خواست با همسرش، امفضل که نزد پدر بود، به مدینه بازگردد. این ازدواج نه موجب حمایت حمایت امامیه از مأمونشد و نه قیامهای قم را متوقف ساخت. جعفر بن داوود قمی ، از رهبران این قیام که به مصر تبعید شده بود، در ۲۱۶ از مصر گریخت و بار دیگر در قم قیام کرد و لشکر مأمون را شکستداد.در ۲۱۷، عباسیان قیام وی را سرکوب و او را اعدامکردند، [۳۲۴]
طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۶۲۶، (بیروت).
[۳۲۵]
طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۶۳۰، (بیروت).
[۳۲۶]
ابن اثیر، ج۶، ص ۴۲۲ ، الکامل فی التاریخ.
اما از آن پس قیامهای مخفی علویان گستردهتر شد و معتصم، ناچار، امامجواد و محمد بن قاسم ، از نوادگان امامزینالعابدین علیهالسلام، را به بغداد فراخواند تا نقش آنان را در قیامهای پنهانی شیعی دریابد [۳۲۷]
جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۷.
[۳۲۸]
علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۴، ص۳۴۹ـ۳۵۰، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹.
۲۷ - فعالیت وکلا در سالهای پایانی امامت امامجواددر سالهای پایانی امامت امامجواد علیهالسلام، تشکیلات و فعالیتهای وکلای وی بسیار توسعه یافته بود [۳۲۹]
جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۷.
تا جایی که امامجواد به پیروان خود در خراسان، که در جنگ خرمیه شرکت کردهبودند، دستور داد خمس را مستقیماً یا از طریق وکلایش به وی بپردازند. [۳۳۰]
محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۶۰ـ۶۲، چاپ حسن موسویخرسان، نجف ۱۳۷۵ ـ۱۳۷۶/ ۱۹۵۶ـ۱۹۵۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش.
همچنین امام با شنیدن فرمان معتصم در خصوص احضارش به بغداد، از نماینده خود، محمد بن فرج خواست، تا خمس را به او بدهد. [۳۳۲]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
۲۸ - مقام علمی امامبا اینکه امامجواد علیهالسلام در خردسالی به امامت رسید و مدت امامتش هم کوتاه بود، در منابع شیعی و شماری از منابع اهلسنّت ، بیش از دویست حدیث به آن حضرت منسوب است که نشان از مقام علمی و احاطه وی بر مسائل فقهی، تفسیری، اعتقادی و اخلاقی دارد. شرایط دشوار سیاسی باعث شد که حضرت مدتی امامت خود را پنهانکند [۳۳۳]
دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۲۹۱، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳.
[۳۳۴]
علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۳، قم۱۳۸۲ ش.
؛ از اینرو، سادهترین راه ارتباط شیعیان با امام، نامه نگاریبود.بسیاری از معارف و مطالبی که از آن حضرت باقی مانده، در نامههای وی به شیعیان مندرج است. [۳۳۵]
رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۸۹، قم۱۳۸۴ ش.
شیعیان در نامههایشان سؤالات خود را، که بیشتر در مسائل فقهی بود، طرح میکردند و امام به آنان پاسخ میداد.در اغلب موارد نام و نشان کسی که امام به او نامه نوشته، مشخص است. [۳۳۶]
کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۹۹.
[۳۳۷]
کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۷۵.
[۳۳۸]
کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۵۲۴.
[۳۳۹]
کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۴۷.
[۳۴۰]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۱۰- ۶۱۱، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۳۴۱]
محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۳، ص۲۷۶، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰.
[۳۴۲]
محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۴، ص۸۷، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰.
[۳۴۳]
محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۵، ص۴۱۱، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰.
موسوعه الامام الجواد ، [۳۴۵]
موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۴۱۶ـ ۵۰۸، ۱۴۱۹.
به جز پدر و پسر امام، نام و نشان شصتوسه تن از افرادی که حضرت با آنان مکاتبه داشته، از مجموع منابع حدیثی و رجالی گرد آمده است، البته برخی از نامهها در پاسخ به گروهی از شیعیان نگاشته شده است [۳۴۶]
کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۳۱.
[۳۴۷]
کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۹۸.
[۳۴۸]
کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۹۴.
[۳۴۹]
کلینی، اصول کافی، ج۷، ص۱۶۳.
[۳۵۰]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۰۶، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۳۵۱]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۱۱، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۳۵۲]
محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۹، ص۲۴۲، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰.
[۳۵۳]
محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۹، ص۲۷۳، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰.
و در مواردی هم نویسنده نامه مشخص نیست. [۳۵۴]
موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۵۱۵ ـ ۵۲۱، ۱۴۱۹.
۲۹ - تنوع روایتهای امام جوادبنابر منابع حدیثی، امامجواد علیهالسلام بسیاری از احادیث را از پیامبر یا ائمه پیش از خود روایت کردهاست [۳۵۵]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۵۰.
[۳۵۶]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۳۲.
[۳۵۷]
کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۵۰۴.
[۳۵۸]
ابن بابویه، معانیالاخبار، ج۱، ص۲۸۸، چاپ علیاکبر غفاری، قم۱۳۶۱ ش.
[۳۵۹]
موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۵۳۱ ـ ۶۵۹، ۱۴۱۹.
کتابهای چهارگانه حدیثی شیعه و نیز کتابهای روایی دیگر، متضمن احادیث فقهی بسیاری از حضرت جواد علیهالسلاماند که تنوع موضوعی آنها شایان توجه است. تقریباً در بیش از نیمی از ابواب و موضوعات فقهی (برحسب تقسیمات کتب فقهی) از ایشان حدیث نقل شده است. [۳۶۰]
موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۵ ـ۲۱۴، ۱۴۱۹.
[۳۶۱]
عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۱۹۱ـ۲۳۹، قم ۱۴۱۰.
[۳۶۲]
محمدباقر موحدی ابطحی، مستدرک عوالمالعلوم و المعارف و الاحوال من الایات و الاخبار و الاقوال، ج۲۳، ص۳۷۱ـ ۵۰۸، ج۲۳، قم ۱۴۱۳.
همچنین در باره مسائل اعتقادی نظیر توحید، صفاتخدا، نبوت و امامت احادیثی از امامجواد علیهالسلام روایت شدهاست [۳۶۳]
احمد بن محمد برقی، کتابالمحاسن، ج۱، ص۲۳۹، چاپ جلالالدین محدثارموی، تهران ۱۳۳۰ ش.
[۳۶۴]
ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۱۰۴، چاپ هاشم حسینیطهرانی، قم۱۳۸۷.
[۳۶۵]
ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۱۰۷، چاپ هاشم حسینیطهرانی، قم۱۳۸۷.
[۳۶۶]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۲۴۶، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۳۶۷]
ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول، ج۱، ص۴۵۶، چاپعلیاکبر غفاری، قم۱۳۶۳ ش.
۳۰ - احادیث تفسیری منقول از حضرتپارهای دیگر از احادیثِ منقول از حضرت، احادیث تفسیری است. این احادیث بیشتر صبغه فقهی [۳۶۸]
محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۳۱۹ـ۳۲۰، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران.
[۳۶۹]
کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۱۱۳.
[۳۷۰]
محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۹، ص۸۳، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰.
و کلامی [۳۷۱]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۹۹.
[۳۷۲]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۲.
[۳۷۳]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۸۴.
[۳۷۴]
علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۳۵۸، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴.
[۳۷۵]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۱۹۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۳۷۶]
الاختصاص، منسوب به محمد بن محمد مفید، ج۱، ص۲۶۳، چاپعلیاکبر غفاری، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
دارند و گاه متضمن تأویل برخی از آیاتاند. [۳۷۷]
محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۵۲۰، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۳۷۸]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۸.
[۳۷۹]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۱۴.
[۳۸۰]
علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۳۴، ج۱، ص۱۶۰، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴.
[۳۸۱]
محمدباقر موحدی ابطحی، مستدرک عوالمالعلوم و المعارف و الاحوال من الایات و الاخبار و الاقوال، ج۲۳، ص۱۶۲ـ۲۱۰، ج۲۳، قم ۱۴۱۳.
[۳۸۲]
موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۲۱۹ـ۲۶۷، ۱۴۱۹.
۳۱ - مناظرات و احتجاجات امامبخش دیگری از احادیث روایت شده از آن حضرت، متضمن مناظرات و احتجاجات وی در مسائل فقهی و کلامیاست. امامجواد علیهالسلام از جانب دو گروه به مناظره خواندهشد: از سوی برخی شیعیان به دلیل خردسالیاش، و از سوی مأمون و معتصم ، در اصل برای به چالشکشیدن مسئله علمالاهی ائمه علیهمالسلام، و در ظاهر به سبب علم دوستی و علاقه به امامان. [۳۸۳]
رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۸۲ـ۴۸۳، قم۱۳۸۴ ش.
در این میان مناظره امامجواد علیه السلام با یحیی بن اکثم در محضر مأمون، در باب حکم صید در حرم ، مشهور است. در این مناظره، امام نخست به طرح شقوق مسئله پرداخت که شگفتی و حیرت یحیی و شادمانی مأمون را در پیداشت. ابن تیمیه ، [۳۸۵]
ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه، ج۱، ص۶۸ـ۷۲، چاپ محمدرشاد سالم، حجاز ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
ضمن تمجید از امامجواد علیهالسلام، در صحت این گزارش تردید کرده و به نقد محتوایی آن پرداخته است. حسینیمیلانی [۳۸۶]
علیحسینی میلانی، شرح منهاج الکرامه فی معرفهالامامه، ج۱، ص۲۰۸، قم۱۳۷۶ ش.
نقد وی را نارسا و نابجا دانسته، زیرا نقد ابن تیمیه بر صورت مختصر این خبر، که علامهحلی در منهاجالکرامه [۳۸۷]
حسن بن یوسف علامهحلّی، منهاج الکرامه فی معرفه الامامه، ج۱، ص۶۰ـ۶۲، چاپ عبدالرحیم مبارک، مشهد ۱۳۷۹ ش.
روایت کرده، وارد است، اما در روایت کاملتری که شیخمفید [۳۹۰]
احمد بن علیطبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۴۲ـ۲۴۳، چاپ محمدباقر موسویخرسان، نجف۱۳۸۶/ ۱۹۶۶ چاپ افست قم.
نقل کرده، امام به خواهش مأمون، پاسخ یکایک فروضی را که خود مطرح کرده بود، داد و در ادامه از یحیی بن اکثم پرسشیکرد که یحیی در پاسخ آن درماند و امام خود به آن پاسخداد. [۳۹۱]
احمد بن علیطبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۴۵ـ۲۴۹، چاپ محمدباقر موسویخرسان، نجف۱۳۸۶/ ۱۹۶۶ چاپ افست قم.
مناظرهای دیگر در حضور معتصم در باره حد سارق رخ داد که پاسخ امام شگفتی همگان را برانگیخت. [۳۹۲]
محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۳۱۹ـ۳۲۰، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران.
در این روایت آمده كه در نتیجه همین مناظره، معتصم تصمیم به مسموم كردن امام گرفت.۳۲ - موعظههای اخلاقی حضرتموعظههای اخلاقی و کلمات قصار حکمتآمیزِ آن حضرت در منابع حدیث و ادب ذکر شده است. [۳۹۳]
ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول، ج۱، ص۴۵۵ـ ۴۵۷، چاپعلیاکبر غفاری، قم۱۳۶۳ ش.
[۳۹۴]
حسین بن محمد حلوانی، نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ج۱، ص۱۳۴ـ۱۳۷، قم ۱۴۰۸.
[۳۹۵]
علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۶ـ ۱۴۰، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۳۹۶]
محمد بن حسن دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ج۱، ص۳۰۹ـ۳۱۰، قم ۱۴۰۸.
پارهای از کلمات حکمتآمیز وی در کتاب ادبی التذکرهالحمدونیه ابن حمدون [۳۹۷]
ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۱، ص۱۱۲، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴.
[۳۹۸]
ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۱، ص۲۶۹ـ۲۷۰، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴.
[۳۹۹]
ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۱، ص۳۷۱ـ۳۷۲، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴.
[۴۰۰]
ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۲، ص۱۸۰، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴.
نیز نقل شده است. موضوع این سخنانعمدتاً اخلاقیاست، از قبیل تقوا ، [۴۰۱]
علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۷، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
اخلاص ، [۴۰۲]
کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۲۶۱.
توکل ، [۴۰۳]
محمد بن حسن دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ج۱، ص۳۰۹، قم ۱۴۰۸.
شکر نعمت ، [۴۰۴]
حسین بن محمد حلوانی، نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ج۱، ص۱۳۷، قم ۱۴۰۸.
[۴۰۵]
علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۹، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
توبه ، [۴۰۶]
ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول، ج۱، ص۴۵۶، چاپعلیاکبر غفاری، قم۱۳۶۳ ش.
توصیه به کسب دانش ، [۴۰۷]
علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۷، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
پرهیز از رذایلی چون پیروی از هوای نفس [۴۰۸]
علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۸، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
و نفاق. [۴۰۹]
محمد بن حسن دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ج۱، ص۳۰۹، قم ۱۴۰۸.
[۴۱۰]
موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۳۲۹ـ ۳۸۱، ۱۴۱۹.
پارهای احادیث طبی نیز در علاج برخی بیماریها از امام نقل شده است. [۴۱۱]
کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۳۰۷.
[۴۱۲]
کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۳۱۲.
[۴۱۳]
کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۳۶۸.
[۴۱۴]
کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۵۲۲.
[۴۱۵]
کلینی، اصول کافی، ج۸، ص۱۶۵.
[۴۱۶]
ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۷۰، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت).
[۴۱۷]
ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۸۹، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت).
[۴۱۸]
ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۹۰ـ۹۱، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت).
۳۳ - راویان و یاران امامراویان احادیث حضرتجواد علیهالسلام فراواناند. شیخطوسی [۴۱۹]
محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی، ج۱، ص۳۷۳ـ۳۸۰، چاپ جواد قیومیاصفهانی، قم۱۴۱۵.
یکصد و شانزدهتن از آنان را برشمرده است؛ گرچه فقط تعدادی از آنان اصحاب خاص و معتمد بودهاند. [۴۲۰]
عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۵۰ـ ۳۳۳، قم ۱۴۱۰.
علی بن مهزیار اهوازی ، ابوهاشم داوود بن قاسم جعفری ، عبدالعظیم حسنی ، احمد بن محمد بَزَنطی و علی بن اسباط کوفی ، از اصحاب معتمد و ثقه امام بوده و، بیش از دیگران از وی حدیث نقل کردهاند. [۴۲۱]
عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۶۲ـ۲۶۴، قم ۱۴۱۰.
[۴۲۲]
عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۷۵ـ۲۷۶، قم ۱۴۱۰.
[۴۲۳]
عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۹۸ـ ۳۰۸، قم ۱۴۱۰.
[۴۲۴]
عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۳۱۱، قم ۱۴۱۰.
[۴۲۵]
عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۳۱۴ـ۳۱۶، قم ۱۴۱۰.
همچنین احمد بن ابیخالد [۴۲۶]
کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۵.
و موفق بن هارون [۴۲۷]
حسن بن فضلطبرسی، مکارمالاخلاق، ج۱، ص۹۲، قم۱۳۹۲/۱۹۷۲.
، هر دو از خادمان امام، و عثمان بن سعید عَمْری [۴۲۸]
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۰، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
و عمرو بن فرات ، [۴۲۹]
ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۶۲، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸.
بابهای حضرت بوده، از وی روایت کردهاند.۳۴ - افراد مورد ذم و طعن توسط امامافرادی نیز مورد ذم و طعن امام قرار گرفتهاند، از جمله غالیان که در بدنام کردن شیعه سهم عمدهای داشتند و مورد تنفر امامان بودند، آنان روایاتی جعل میکردند و به امامان نسبت میدادند و خود را نمایندگان ائمه معرفی میکردند. [۴۳۰]
مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۶۱ـ۳۵۰.
در روایتی به نقل از علی بن مهزیار، امامجواد علیهالسلام ابوالخطاب محمد بن ابیزینب (از سرانغالیان) و یارانش ( ابوالغمر ، جعفر بن واقد و هاشم بن ابیهاشم ) را لعن کرده است. [۴۳۱]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۲۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
بنا به روایتی، امام به یکی از اصحاب خود دستور داد دو تن از غالیان، به نامهای ابوالسمهری و ابن ابیالزرقاء ، را به قتل برساند. [۴۳۲]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۲۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
۳۵ - فرقه های مورد ذم امامحضرت، فرقههای واقفه / واقفیه و زیدیه را نیز ذم میکرد. [۴۳۳]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۲۲۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۴۳۴]
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۶۰، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[۴۳۵]
محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۳، ص۲۸، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰.
۳۶ - در نگاه امام خمینیامام خمینی، امام محمد بن علی، امام جواد (علیهالسلام) را از امامان دوازدهگانه و حجت خدا بر مردم و از پیشوایان هدایتکننده شمرده است و از امام جواد (علیهالسلام) به نور ساطع یاد کرده و بر وی و پدران و فرزندان برگزیده ایشان درود فرستاده است. ایشان با استناد به روایتی روز چهارشنبه را متعلق به امام جواد (علیهالسلام) شمرده و سزاوار دانسته است در تعقیب نماز صبح برای در امان ماندن از شیطان و نفس اماره به این امام تقرب جسته شود و برای قبول عبادتهای ناقص به آن وجود مقدس شفاعت جسته شود. امام خمینی امام جواد (علیهالسلام) را از امامان نیکوکار و افراد خیراندیش شمرده و یادآور شده که امام رضا (علیهالسلام) به فرزند خود سفارش کرد که خود را در معرض دیدار با فقرا قرار دهد و اطرافیان مانع از انفاق ایشان به نیازمندان نشوند. امام خمینی یادآور شده است که امام جواد (علیهالسلام) عقاید و علوم و معارف اسلام و اهل بیت (علیهمالسّلام) را برای مردم بیان میکرد و با گفتگوهای شفاهی و از راه مکاتبه به پرسشهای آنان پاسخ میداد و به شیعیان توصیه میکرد از کتابهای روایی امامان (علیهمالسّلام) مراقبت کنند. ایشان با اشاره به برخی از روایات، تصویر درست از خداوند و بیان صفات کمال حق برای مردم به برحذر داشتن خداوند از تشبیه به مخلوقات، از بیانات امام جواد (علیهالسلام) بازگو کرده است. [۴۴۳]
خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۱۴۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۳۷ - عناوین مرتبط•امام علی علیه السلام• امام حسن علیه السلام• امام حسین علیه السلام• امام سجاد علیه السلام•امام محمد باقر علیه السلام•امام صادق علیه السلام•امام کاظم علیه السلام• امام رضا علیه السلام• امام علی النقی علیه السلام•امام حسن عسکری علیه السلام• امام مهدی علیه السلام• منابع: (۱) ابن ابیالثلج، تاریخالائمه، در مجموعه نفیسه فی تاریخالائمه، چاپ محمود مرعشی، قم: کتابخانه آیهاللّه مرعشینجفی، ۱۴۰۶. (۲) ابن ابیطاهر، کتاببغداد، چاپ محمد زاهد بن حسن کوثری، قاهره ۱۳۶۸/ ۱۹۴۹. (۳) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ. (۴) ابن بابویه، الامالی، قم۱۴۱۷. (۵) ابن بابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینیطهرانی، قم۱۳۸۷. (۶) ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، چاپ مهدیلاجوردی، قم۱۳۶۳ ش. (۷) ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۴۰۴. (۸) ابن بابویه، معانیالاخبار، چاپ علیاکبر غفاری، قم۱۳۶۱ ش. (۹) ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت). (۱۰) ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه، چاپ محمدرشاد سالم، حجاز ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۱۱) ابن جوزی، المنتظم فی تاریخالملوک و الامم، چاپمحمد عبدالقادر عطا و مصطفیعبدالقادر عطا، بیروت۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۱۲) ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴. (۱۳) ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، چاپ نبیل رضا علوان، قم ۱۴۱۲. (۱۴) ابن خشاب، تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، در مجموعه نفیسه فی تاریخالائمه. (۱۵) ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء ابناء الزمان. (۱۶) ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول، چاپعلیاکبر غفاری، قم۱۳۶۳ ش. (۱۷) ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. (۱۸) ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۱۹) ابن طاووس، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، چاپجواد قیومیاصفهانی، مؤسسهالا´فاق، ۱۳۷۱ ش. (۲۰) ابن طاووس، الدروع الواقیه، چاپجواد قیومیاصفهانی، قم۱۴۱۴الف. (۲۱) ابن طاووس، مهجالدعوات و منهجالعبادات، قدم له و علق علیه حسیناعلمی، بیروت۱۴۱۴ب. (۲۲) ابن طولون، الائمه الاثناعشر، چاپ صلاحالدینمنجد، بیروت ۱۳۷۷/ ۱۹۵۸. (۲۳) ابن عنبه، عمدهالطالب فی انساب آلابیطالب، چاپ مهدی رجائی، قم۱۳۸۳ ش. (۲۴) الاختصاص، منسوب به محمد بن محمد مفید، چاپعلیاکبر غفاری، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. (۲۵) یزید بن محمد ازدی، تاریخ الموصل، چاپ علی حبیبه، قاهره۱۳۸۷/ ۱۹۶۷. (۲۶) سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش. (۲۷) علی بن اسماعیلاشعری، کتابمقالاتالاسلامیین و اختلافالمصلّین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن۱۴۰۰/ ۱۹۸۰. (۲۸) احمد بن محمدبرقی، کتابالمحاسن، چاپ جلالالدین محدثارموی، تهران ۱۳۳۰ ش. (۲۹) علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. (۳۰) علی بن زید بیهقی، تاریخ بیهق، چاپاحمد بهمنیار، تهران۱۳۶۱ ش. (۳۱) محمدتقی تستری، رساله فی تواریخ النبی و الا´ل علیهمالسلام، قم ۱۴۲۳. (۳۲) محمدرضا جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (علیهمالسلام)، قم۱۳۸۲ ش. (۳۳) رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، قم۱۳۸۴ ش. (۳۴) حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، نجف ۱۳۶۹/ ۱۹۵۰. (۳۵) محمدحسین حسینیجلالی، مزارات اهلالبیت «ع» و تأریخها، بیروت۱۴۱۵/ ۱۹۹۵. (۳۶) علیحسینی میلانی، شرح منهاج الکرامه فی معرفهالامامه، قم۱۳۷۶ ش. (۳۷) حسین بن محمد حلوانی، نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، قم ۱۴۰۸. (۳۸) حسین بن حمدانخصیبی، الهدایهالکبری، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۳۹) خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی . (۴۰) دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. (۴۱) محمد بن حسن دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، قم ۱۴۰۸. (۴۲) محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشارعوّاد معروف، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳. (۴۳) قاسم بن ابراهیم رسی، الرد علی الرافضه، چاپ حنفیعبداللّه، قاهره۱۴۲۰/۲۰۰۰. (۴۴) سبط ابن جوزی، تذکرهالخواص، بیروت۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۴۵) حسین شاکری، الجواد محمد علیهالسلام، قم ۱۴۱۹. (۴۶) جلاء العیون، چاپ علی بن محمد، نجف۱۳۷۴/۱۹۵۴. (۴۷) محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش. (۴۸) ضامن بن شدقم، تحفه الازهار و زلال الانهار فی نسب ابناء الائمه الاطهار، چاپ کامل سلمان جبوری، تهران۱۳۷۸ ش. (۴۹) احمد بن علیطبرسی، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسویخرسان، نجف۱۳۸۶/ ۱۹۶۶ چاپ افست قم. (۵۰) حسن بن فضلطبرسی، مکارمالاخلاق، قم۱۳۹۲/۱۹۷۲. (۵۱) فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، قم۱۴۱۷. (۵۲) فضل بن حسنطبرسی، تاج الموالید فی موالید الائمه و وفیاتهم، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه. (۵۳) طبری، تاریخ طبری، (بیروت). (۵۴) محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، چاپ حسن موسویخرسان، نجف ۱۳۷۵ ـ۱۳۷۶/ ۱۹۵۶ـ۱۹۵۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش. (۵۵) محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. (۵۶) محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومیاصفهانی، قم۱۴۱۵. (۵۷) محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، بیروت۱۴۱۱ /۱۹۹۱. (۵۸) جعفرمرتضیعاملی، الحیاه السیاسیه للامامالجواد علیهالسلام: نبذه یسیره، بیروت۱۴۰۵/۱۹۸۵. (۵۹) عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، قم ۱۴۱۰. (۶۰) حسن بن یوسف علامهحلّی، منهاج الکرامه فی معرفه الامامه، چاپ عبدالرحیم مبارک، مشهد ۱۳۷۹ ش. (۶۱) علی بن محمد عمری، المجدی فی انساب الطالبیین، چاپ احمد مهدوی دامغانی، قم۱۴۰۹. (۶۲) محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران. (۶۳) محمد بن حسن فتال نیشابوری ، روضه الواعظین، چاپ محمدمهدی خرسان، قم: منشوراتالرضی. (۶۴) محمد بن عمر فخررازی، الشجره المبارکه فی انساب الطالبیه، چاپ مهدی رجائی، قم۱۴۰۹. (۶۵) سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع). (۶۶) سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، سلوه الحزین، المعروف به الدعوات، قم: مدرسه الامام المهدی. (۶۷) حسن بن محمدتقی، کتاب تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلالالدین طهرانی، تهران۱۳۶۱ ش. (۶۸) علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴. (۶۹) کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. (۷۰) کلینی، اصول کافی. (۷۱) مجلسی، بحارالانوار. (۷۲) حسینمدرسی طباطبائی، مکتب در فرآیند تکامل: نظری بر نظور مبانی فکری تشیع در سه قرن نخستین، ترجمه هاشمایزدپناه، نیوجرسی۱۳۷۵ ش. (۷۳) علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، قم۱۳۸۲ ش. (۷۴) علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ ۱۹۷۹. (۷۵) محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. (۷۶) محمد بن محمد مفید، الفصول المختاره من العیون و المحاسن، بیروت۱۴۰۵/ ۱۹۸۵. (۷۷) محمد بن محمد مفید، کتاب الامالی، چاپ حسناستاد ولی و علیاکبر غفاری، قم۱۴۰۳. (۷۸) محمد بن محمد مفید، مسارّ الشیعه، در مجموعه نفیسه فی تاریخالائمه، همان. (۷۹) محمد بن محمد مفید، المقنعه، قم۱۴۱۰. (۸۰) محمدباقر موحدی ابطحی، مستدرک عوالمالعلوم و المعارف و الاحوال من الایات و الاخبار و الاقوال، ج۲۳، قم ۱۴۱۳. (۸۱) موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ۱۴۱۹. (۸۲) احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. (۸۳) محمد بن طلحه نعیبی، مطالب السؤول فی مناقب الالرسول، چاپ ماجد بن احمد عطیه، بیروت۱۴۲۰. (۸۴) حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶. (۸۵) جعفر بن منصوریمنی، سرائر و اسرارالنطقاء، چاپ مصطفی غالب، بیروت۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۸۶) جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم. ۳۸ - پانویس
۳۹ - منبع• دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «امام محمد تقی»، شماره. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی. ردههای این صفحه : امام جواد | امامت امام جواد | تاریخ معصومان | دیدگاه های کلامی امام خمینی | سیره امام جواد | شهادت امام جواد | وکلای امام جواد
|